- سیه پستان
- زنی که پستانش سیاه رنگ باشد، زنی که کودک خود را مراقبت و تربیت نکند، زنی که هر کودک شیر او را بخورد بمیرد
معنی سیه پستان - جستجوی لغت در جدول جو
- سیه پستان
- سیاه پستان، زنی که پستانش سیاه باشد، زنی که بچۀ خود را خوب پرورش ندهد، زنی که هر بچه ای را شیر بدهد، آن بچه بمیرد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زنی که فرزند او نماند و هر طفلی که شیر دهد بمیرد
زنی که پستانش سیاه باشد، کنایه از زنی که بچۀ خود را خوب پرورش ندهد، کنایه از زنی که هر بچه ای را شیر بدهد، آن بچه بمیرد
((پِ))
فرهنگ فارسی معین
کنایه از زنی که توجهی به تربیت کودک خود ندارد، زنی که هر کودک شیر او را بخورد بمیرد
درختی است از تیره گاو زبانیان که دارای برگهای متناوب و گاهی متقابل است. پهنک برگها قلبی شکل و مضرس میباشد میباشد. گلهایش پیوسته جام و سفید یا زردند. میوه اش بشکل آلبالوست و از آن شیره ای لزج و بیمزه استخراج کنند که در تداوی جهت رفع اسهال و ناراحتیهای دستگاه تنفس و سرفه بکار میرود. ارتفاع آن در گونه ها به 9 متر میرسد اطباء الکلبه دبق مخاطه مخیطا
سپستان، درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود، مویزک عسلی، داروش، مویزه، سگ پستان، دبق، مویزج عسلی، دارواش، شیرینک
سپستان انگور دشتی
سپستان، درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود، شیرینک، سنگ پستان، مویزک عسلی، دارواش، مویزج عسلی، داروش، دبق، مویزه